دمو |
باز هم این دل من ، در گذر از جاده ی باریک ، پر از تنهاییست اما جای تو خالیست ...! من در این تنهایی با جاده سخن میگو یم با درختان تنومند که به تن دو خته اند پیرهن سنگ زمان سر بر افراشته و خسته از این بی نامی شاخ و برگی به تن آویخته اند که به آن برگ خزان ،خاطرات همه ی رهگذران دوخته اند هک شده بر دلشان اشکهای من تنها که از آن تنهایی می گذرم کاش بودی و امیدی به دل تنگ منو جاده ها می دادی کاش می دانستی بی تو باز هم ، منو این جاده و برگ در ختان همگی تنهاییم
امتیاز:
بازدید:
|
|
[قالب وبلاگ : فتا بلاگ] [Weblog Themes By : bl7.ir] |