دمو
 



به تو عادت کرده بودم

ای به من نزدیک تر از من

ای حضورم از تو تازه

ای نگاهم از تو روشن


به تو عادت کرده بودم

مثل گلبرگی به شبنم

مثل عاشقی به غربت

مثل مجروحی به مرهم

لحظه در لحظه عذابه

لحظه های من بی تو

تجربه کردن مرگه

زندگی کردن بی تو

من که در گریزم از من


به تو عادت کرده بودم

از سکوت و گریه شب

به تو حجرت کرده بودم

با گل و سنگ و ستاره

از تو صحبت کرده بودم

خلوت خاطره هامو

با تو قسمت کرده بودم


خونه لبریز سکوته

خونه از خاطره خالی

من پر از میل زوالم

عشق من تو در چه حالی ؟!


امتیاز:
 
بازدید:
[ ۲۹ اسفند ۱۴۰۱ ] [ ۰۹:۲۶:۱۶ ] [ دمو ] [ نظرات (0) ]
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :
.: Weblog Themes By bl7 :.

درباره وبلاگ

دمو سایت
نویسندگان
لینک دوستان
لینکی ثبت نشده است
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت   لغو عضویت
پیوندهای روزانه
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
موضوعات وب
امکانات وب