دمو |
غربت عمیق اندوه منو چاه خشک تو بیابون نداره سردی و تاریکیه زندگیمو هیچ شبی تو هیچ زمستون نداره مثل شعر مرثیه از شب و گریه پرم برای تموم شدن لحظه هارو میشمرم کی ستاره ی منو از آسمون پشت این پرده خاموشی کشید گلدون شیشه ایمو کی زد به سنگ کی منو به خود فراموشی کشید کاش میشد واسه خودم گریه کنم اونقدر گریه که دل پاک بشم سبک و پاکیزه مثل خود اشک زیر خاک گریه هام خاک بشم مثل شعر مرثیه از شب و گریه پرم برای تموم شدن لحظه هارو میشمرم چشمای ساکت تو رنگ شبه شبی که سرد و فردا نداره شبی که باید بمیره زیر نور مثل اون مرگی که اما نداره کاش یکی حرف منو باور میکرد کاش یکی می فهمید اندوه منو کاش یکی تو بهت تنهایی من باورش میشد غم شکستنو مثل شعر مرثیه از شب و گریه پرم
امتیاز:
بازدید:
|
|
[قالب وبلاگ : فتا بلاگ] [Weblog Themes By : bl7.ir] |