نسل من جا مانده از تاریخنسل من آتشفشان خفته در خاکستر خویش استنسل من در آستان خفتن و مرگ استنسل من باروت نم دار استنسل من یک ناقص الخلقه ستنسل من خسته ستنسل من دیگر نمی داند چه باید کردنسل من هر جا که ساید دست ، ریشه پوسیده ست
نسل من آوازهایش گم شدهنسل من آوازهای نسل دیگر را مثال طوطی بی مغز می خواندنسل من در فاصل فرهنگ می میرد